الیـــطا

متن مرتبط با «نظاره گران حریم پارسه» در سایت الیـــطا نوشته شده است

نظاره گر

  • هیاهوی عجیبی بود میان مویه هایی که با صدای باد هم آغوش می شدند و اشکهایی که باران تازه یافته بودتشان. نظاره گری فقط می نگریست  می نگریست به رد خونی ِقدمهایی که رفتن را بلد نبودند و حال جا ماندن را از بر شده بودند. سنگینی هیچ باری به وسعت بغض خفته در گلوی درد نیست وقتی قرار است که دیگر  بدون هوا زندگی کنی.,نظاره گر,نظاره گران حریم پارسه,نظاره گر ها ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها