چمدانِ چشمهایی که باران را چشمک میزند
تصویر مبهمی از آمدن های نیامده است
از قدمهایی که یک گام به پیش و صد گام به پس می دوند
گرگ ، باران را شست و برف را بلعید
مرده ای در گور نخواهد خوابید
راهِ آسودهِ، فراخ است
و کسی در ابتدایش زمانی برای وداع ندارد
الیـــطا...برچسب : نویسنده : fmylollapalooza8 بازدید : 4